بیشک عمل بدون علم، از نظر عقل و شرع حرام بوده و به عنوان اصلی پذیرفته شده است. و شکی نیست که تقلید ـ به معنای عمل کردن وفق رای و نظر دیگری ـ عمل بدون علم است، و فرقی نمیکند دلیل آن بنای عقلا باشد ـ که توضیحش خواهد آمد ـ یا تعبد و دلیل شرعی مثل اجماع و غیره.
از این اصل و قاعده، تقلید از اعلم اجماعاً خارج شده است، بلکه میتوان آن را ناشی ازضرورت دانست؛ زیرا بدیهی است همه مردم برای تحصیل علم و مجتهد شدن، تکلیفی ندارند. از طرفی عمل به احتیاط یا تجزی در اجتهاد، واجب نیست. بنابراین، تنها تقلید از اعلم بدون شک
کتاباجتهاد و تقلید (ترجمه الاجتهاد و التقلید)صفحه 50 جایز بوده و از حرمت عمل بدون علم خارج میشود و رجوع به غیر اعلم همچنان تحت اصل یاد شده باقی است و خروجش نیاز به دلیل دارد.
اگر با تمسک به دلیل انسداد، گفته شود: عقلاً بر افراد عادی واجب است از رای اعلم تبعیت کرده و بر آن اساس عمل نمایند وگرنه لازم میآید:
[1ـ] یا در وظایف، سهل انگاری شود که به جهت علم اجمالی به وجود تکلیف، ضرورتاً باطل است.
[2ـ] یا اینکه تحصیل علم به صورت حقیقی یا اجتهادی واجب باشد که آن نیز باطل است؛ زیرا به یقین مردم چنین تکلیفی ندارند و از سویی موجب اختلال در نظام زندگی میشود.
[3ـ] و یا عمل به احتیاط کند که آن نیز باطل است؛ چرا که موجب عسر و حرج و اختلال در نظام میگردد.
[4ـ] یا اینکه از غیر اعلم تبعیت نماید که آن هم به لحاظ ترجیحِ مرجوح، باطل میباشد.(البته ترجیح مرجوح در این جا موردی ندارد؛ زیرا مقدمات آن تمام نیست).
[در پاسخ میگوییم:] از آنجا که علم اجمالی با وجود فتاوای مجتهدین زنده از بین میرود و فرد عادی بیش از شناختن این فتاوا وظیفهای ندارد. بنابراین، باید عمل به احتیاط کند و یا از رایی که به احتیاط نزدیکتر است، تبعیت نماید و در این کار عسر و حرجی وجود ندارد تا چه رسد به اختلال در نظام زندگی. اخذ فتوای غیر
کتاباجتهاد و تقلید (ترجمه الاجتهاد و التقلید)صفحه 51 اعلم نیز ترجیح مرجوح نیست؛ زیرا:
اولاً: در موارد زیادی فتوای غیر اعلم موافق رای مجتهدی است که از دنیا رفته و از مراجع زنده اعلم بوده است. ثانیاً: فتوای فقها از قبیل امارات بوده و چه بسا رای غیر اعلم به جهت برخی خصوصیات به واقع نزدیکتر باشد. بر فرض هم بپذیریم، مقدمات کامل باشد، باز نتیجهاش تبعیت از رای اعلم نیست؛ بلکه رعایت احتیاط در حدی که به عسر و حرج نینجامد، لازم میآید.
گفتنی است: اصل یاد شده ـ که در ابتدای بحث بیان شد ـ چه بسا بدین صورت تقریر شود: اصل این است که رای کسی بر دیگری حجیت ندارد و از این قاعده تنها اعلم استثنا شده و سایرین مشمول آن میباشند.
کتاباجتهاد و تقلید (ترجمه الاجتهاد و التقلید)صفحه 52